صبح که صداي جاروي رفتگر بر سنگفرش خيابان مي آيد، احساس مي کنم برگهاي زير جارو، مظلوم ترين موجودات تاريخند که بيگناه کشته مي شوند...بيصدا و صبور، زرد و سرخ و ارغواني...